regret پارت 2

F.N F.N F.N · 1401/04/20 16:46 · خواندن 3 دقیقه

از زبان مارتین
تو اتاقم نشسته بودم و سعی میکردم که یه طرح جالب بکشم البته اگه مارتا بزاره از صبح اومده اتاق من و فقط داره حرف میزنه من موندم این دختر خسته نمیشه انقدر حرف میزنه من که سر درد گرفتم رفتم پایین تا یه قرص مسکن بخورم که دیدم مامان لبه پنجره نشسته رفتم در کابینت رو باز کردم و دنبال قرص میکشتم که مامان اومد تو آشپزخونه و گفت :خوبی؟ دنبال چیزی میگردی ؟
مارتین :آره مامان میشه یه قرص مسکن بدی انقدر که این دختر حرف زد من سر درد شدم. که دیدم مامان یه لبخند زد.منم رفتم رو صندلی نشستم چند دقیقه بعد مامان یه قرص با یه لیوان روی میز گذاشت و خودش روی یکی از صندلی ها نشست قرص رو خوردم دیدم مارتا داره از پله ها میاد پایین
- مارتین یه دفعه کجا غیبت زد ؟
- اومدم یه قرص مسکن بخورم . که مارتا سریع اومد پیشم و گفت :چی شده ؟حالت بده؟زنگ بزنم دکتر؟سرت درد میکنه؟زنگ بزنم عمو فلیکس؟
- یه نفس بگیر خواهر من یکی یکی سوال کن . حالم خوبه فقط انقدر مادمازل حرف زدن که سرم درد گرفت و الان یه قرص مسکن خوردم و نه نیاز نیست به دکتر یا عمو فلیکس زنگ بزنی
که مارتا سرش رو انداخت پایین و گفت :ببخشید که باعث شدم سرت درد بگیره
- اشکال نداره آجی کوچیکه
-مارتــــــــــــــــــــــین ( با حرص ) مثلا من از تو 5 دقیقه بزرگترم
- باشه بابا
مرینت:یه خبر خوب براتون دارم
مارتین و مارتا :چی؟!
- خب امشب اریک تامسون یه کنسرت داره و ما میتونیم امشب دستگیرش کنیم
مارتا: اخجون(جیغ میزنه)
مارتین :آرومتر
مارتا : اوه ببخشید باشه
مارتین :ساعت چند و کجا کنسرتش برگزار میشه ؟
مرینت :نمی دونم ماری قرار بود خبر بده . رفتم گوشیم رو برداشتم دیدم ماری پیام داده
رفتم به بچه ها گفتم :ساعت 7 و زیر برج ایفل
مارتین و مارتا :اوکی
ساعت 5 از زبان مارتا
رفتم جلو در اتاق مامانم . در زدم
مرینت : بفرمایید
مارتا :مامان چی لباس بپوشم(مشکل همه دخترا)
مرینت :میخوای ست کنیم؟
مارتا:آره
مرینت :این لباس خوبه؟
مارتا :آره منم یکی از این مدل لباس دارم
مرینت:خوب پس برو بپوش بعد بیا مدل موهات رو درست کنم
مارتا :چشم و رفتم اتاق خودم بعد از اینکه لباسم رو پوشیدم رفتم اتاق مامان بعد از در زدن وارد شدم مامان تو لباس خیلی ناز شده بود
مامان گفت رو صندلی میز آرایش بشینم . منم نشستم. بعد از نیمه ساعت مامانم گفت :خب تموم شد
به خودم تو آینه نگاه کردم کیوت شده بودم
مارتا :مرسی مامان
منم موهای مامان رو همون مدل موهای خودم درست کردم

 

مدل لباس مرینت و مارتا 👇

مدل موهاشون👇